دستهبندی مقالات
جدیدترین مقالات
مقالات تصادفی
مقالات پربازدید
جدیدترین مقالات
- سخنرانی » گفتوگو با آیتالله عباس کعبی درباره مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی نابغه فقاهت
- سخنرانی » آیت الله کعبی: مبارزات امام راحل در دوران جمهوری اسلامی برای تدوین قانون اساسی بر مبنای فقه الگوی برخورد با مشکلات داخلی امروز
- سخنرانی » سخنرانی آیت الله کعبی در جمع اساتید سطوح عالی و اساتید بسیجی حوزه علمیه اصفهان: نقش روحانیت، قبل و بعد انقلاب اسلامی/ نقاط قوت و نقاط ضعف
- سخنرانی » متن کامل سخنرانی آیت الله کعبی در آذر ماه ۱۳۸۸ در یادواره میرزا کوچک خان در گیلان
- مقاله » (ناقص - نورمگز) حقوق مثبت و حقوق منفی/گفت و گو
- مقاله » (ناقص - نورمگز) مردم سالاری دینی؛ جمهوریت و اسلامیت
- مقاله » (ناقص - نور مگز) میزگرد اجرای علنی حدود و پیامدهای آن
- مقاله » (ناقص - نور مگز) نظری به اندیشه های متعالی امام خمینی رحمة الله علیه در تبیین ولایت فقیه
- مقاله » (ناقص - نورمگز) ماهیت قانون اساسی از دیدگاه امام خمینی رحمةالله علیه
- مقاله » انتخابات رياست جمهوري
- سخنرانی » دومین نطق پیش از دستور جلسه صبح روز اول اجلاس هفدهم
- سخنرانی » نطق پیش از دستور حجت الاسلام والمسلمین عباس کعبی
- درس خارج » 6- ادله وجوب حفظ نظام اسلامی
- درس خارج » 5- وجوب حفظ نظام
- درس خارج » 4- وجوب السعی لتشکیل الدولة الاسلامیة
مقالات تصادفی
- سخنرانی » بررسى اختيارات رييس جمهورى(1-2-3)
- بیانیه » بیانیه کوبنده آیت الله کعبی در واکنش به پخش ترانه نژاد پرستانه عربکش در فضای مجازی
- سخنرانی » امیدوار کننده ترین آیه در قرآن کریم. یک بحث کوتاه قرآني
- بیانیه » پیام تبریک و تسلیت آیت الله کعبی در پی شهادت مدافع دلیر اسلام محمد ظهیری
- سخنرانی » ادله وجوب تلاش برای تأسیس «حکومت اسلامی»
- درس خارج » موضوع هجرت یکی از عوامل تمکین و ایجاد اقتدار
- سخنرانی » نکاتی به مناسبت هفته پژوهش
- سخنرانی » مباني فقهي و قرآني مذاكره با امريكا
- سخنرانی » پاسخ به شبهه حضور زنان در عرصه های نظامی
- سخنرانی » نقطه عزیمت قانونگذاری باید محصول اجتهاد فقها باشد
- سخنرانی » ظهور امام زمان یک سنت الهی است که نتیجه تحقق و انجام وظایفی شرعی می باشد
- سخنرانی » آیت الله کعبی : نظام اسلامی مانند مولا علي عليه السلام مقتدر و مظلوم است
- سخنرانی » روحانیت پرچمدار مطالبات به حق مردم است
- سخنرانی » پرداختن به مکتب امام غیر از مجرای ولایتفقیه تحریف است/ امام به آیتالله مشکینی فرمود مرجعیت برای ولیفقیه شرط نیست؛ بازنگری کنید
- مقاله » امروز فقه امام صادق علیه السلام مبنای نظام حقوقی كارامد اسلامی است
مقالات پربازدید
- سخنرانی » سازش و برادری پایان نزاع پنج ساله با میانجگیری آیت الله کعبی
- بیانیه » بیانیه کوبنده آیت الله کعبی در واکنش به پخش ترانه نژاد پرستانه عربکش در فضای مجازی
- سخنرانی » ﺳﺎﺧﺖ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺎﺯﻧﺪﮔﺎﻥ
- بیانیه » آیت الله کعبی، نماینده مردم شریف استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری، ارتحال سید وجیه، سید نور هاشمی را تسلیت گفت؛
- مقاله » (ناقص - نورمگز) حقوق مثبت و حقوق منفی/گفت و گو
- بیانیه » پیام تسلیت آیت الله کعبی در پی درگذشت علامه شیخ طعمه سعد
- سخنرانی » اعلامیه حقوق بشر علیه بشریت است
- بیانیه » پیام حضرت آیت الله کعبی در پی شهادت مجاهد دلیر اسلام سید جاسم نوری
- سخنرانی » راههای شناخت وظیفه
- بیانیه » پیام تبریک و تسلیت شهادت مدافع دلیر اسلام امیر علی هیودی
- سخنرانی » سفر آیت الله کعبی به دزفول و شوش
- سخنرانی » سخراني آيت الله كعبي در جمع تعدادي از فعالان فرهنگي و سياسي مصري در جامعه مدرسين حوزه علميه قم
- بیانیه » پیام تبریک و تسلیت آیت الله کعبی در پی شهادت مجاهدان و مدافعان دلیر اسلام حاج حمید مختاربند و فرشاد حسونی زاده
- سخنرانی » ما اگر به شکل اعتکاف بپردازیم اما بعد از سه روز اگر دست خالی برگردیم این خسارت است
- سخنرانی » متن کامل سخنرانی آیت الله کعبی در آذر ماه ۱۳۸۸ در یادواره میرزا کوچک خان در گیلان
انتخابات رياست جمهوري
بسم الله الر حمن الرحيم
روز ملي مقاومت، ايثار، شجاعت و حماسهي فتح خرمشهر را به ملت مقاوم، ايثارگر، شجاع و بزرگ ايران اسلامي تبريك ميگويم. در آستانهي سالگرد رحلت ملكوتي امام راحل (ره) به روح ملكوتي او و شهيدان والا مقام اسلام به ويژه حماسه سازان فتح خرمشهر، سلام و صلوات ميفرستم و علو درجات آنان را از درگاه الهي خواستارم. اميد آن كه ملت بزرگ ايران 27 خرداد حماسهي ديگري خلق كنند و با مشاركت حداكثري خود در اين انتخابات سرنوشتساز، تضمين كنندهي عيني منافع، امنيت و قدرت ملي بوده و با حضور پرشكوه خود انشاء الله به تهديدهاي استكبار جهاني بر ضد ايران اسلامي پاسخ عملي بدهند.
دربارهي انتخابات رياست جمهوري نكات متعددي است كه به صورت فهرستوار عرض ميكنم و گزارشي از روند كار شواري نگهبان و وضعيت مراكز نظارت در انتخابات را خدمت شما عزيزان تقديم و سرانجام آماده پاسخگويي به پرسشهايتان هستم.
نظام جمهوري اسلامي ايران، نظام مردمسالاري ديني است و شوراي نگهبان مسئول و ضامن اجراي اسلاميت و جمهوريت نظام است؛ چرا كه بُعد اسلاميت نظام، علاوه بر اعلام قوانين خلاف شرع جلوي قوانين خلاف شرع را نيز ميگيرد. از سويي بعد جمهوريت نظام، بر حفظ رأي ملت و سلامت انتخابات و تطبيق شرايط قانوني و كانديداهاي انتخابات مختلف؛ اعم از انتخابات مجلس شوراي اسلامي، رياست جمهوري هم طبق اصول قانون اساسي و قوانين عادي ديگر نظارت ميكنند. همچنين نظام اسلامي همواره با ميانگين سالي يك بار انتخابات در طول بيست و شش سال و با شكلگيري مجالس متعدد و انتخابات خبرگان متنوع و در واقع ادارهي نظام به موجب اصل شش قانون اساسي در عمل به اتكاء آراء عمومي بوده و هست، و اين فرمايش امام راحل قدس سره كه: «ميزان رأي ملت است» جاودانه و هميشگي است. لذا يكي از نقاط قوت نظام اسلامي همين است كه حتي در شرايط بحراني مثل دوران دفاع مقدس نظام مقدس اسلامي به دعوت نظام،رهبري، ظرفيت بسيار بالايي را براي تحقق مردم سالاري ديني و نگهباني از رأي ملت از خود نشان داده است، به گونهاي كه حتي يك مرتبه انتخابات تعطيل نشده و به تأخير نيفتاده و در موعد مقرر برگزار شده است. ملت بزرگوار و نظام مقدس اسلامي در اين زمينه تجربهي خوبي را از خود به ارمغان گذاشتهاند. انتخابات رياست جمهوري در ميان انتخابهاي متعدد به دليل جايگاه و وظايف رياست جمهوري در مقايسه با انتخابات مجلس از اهميت بيشتري برخوردار است؛ چون انتخابات مجلس از سويي محلي است. گرچه نماينده منتخب ملت ايران است؛ اما در يك شهر آن را انتخاب ميكنند. اما در انتخابات رياست جمهوري ملي است، بخشي، صنفي، محلي و مانند اينها نيست و تمام مردم در آنها شركت ميكنند. به بيان ديگر حضور باشكوه ملت در انتخابات رياست جمهوري بيانگر بعد مردمي و جمهوريت نظام اسلامي نيز است. چون رئيس جمهور به طور مستقيم به واسطهي رأي ملت انتخاب ميشود و با پشتوانهي رأي ملت وظايف خود را انجام ميدهد، از اقتدار بالايي هم برخوردار است. اگر به انتخابات رياست جمهوري خوب نگاه كنيم از سويي رئيس جمهور منتخب ملت و از سويي مجري قانون اساسي است. در كانديداتوري و تنفيذ حكم رياست جمهوري ورودي و خروجي اين مقام بزرگ و شخص دوم كشور بايد توسط رهبري و نهادهايي كه ضامن اسلاميت و جمهوريت نظاماند؛ مانند شواري نگهبان كنترل شود. يك تعبير خاصي كه هم امام به رؤساي جمهوري فرمود و هم مقام معظم رهبري همواره در حكم تنفيذ مينويسد؛ اين است كه من شما را به عنوان رياست جمهوري منصوب و رأي ملت را تنفيذ مينمايم. مشروعيت قواي سهگانه و نهادهاي عالي كشور به رهبري مربوط است. بدون تأييد رهبري قواي سهگانه مشروعيت خود را از دست ميدهند. رئيس جمهور از سويي منتخب ملت است و از سوي ديگر حكم رياست جمهوري خود را از مقام ولايت فقيه بر اساس ولايت مطلقهي فقيه و اصول متعدد قانون اساسي؛ از جمله بند 9 اصل 110 دريافت ميكند و اين بسيار حائز اهميت است؛ چرا كه او هم ضامن اسلاميت و هم جمهوريت نظام ـ كه به وسيلهي رأي ملت تضمين ميشود ـ ميباشد. او كه در واقع رئيس كابينه هم هست طبق اصل 122 قانون اساسي در مقابل رهبري، مجلس و ملت بايد پاسخگوي كارهاي خود باشد. از اين رو بديهي است كه هر كسي ويژگيهاي رياست جمهوري را ندارد؛ يعني از لحاظ ساختاري، اصل 115 قانون اساسي ويژگيهايي را براي رياست جمهوري مشخص كرده است كه احراز آنها به موجب ذيل بند 9 اصل 110 و بر اساس اصل 118 و 115 قانون اساسي بر عهدهي شوراي نگهبان است.
در ايران اسلامي رياست جمهوري بر اساس قانون اساسي داراي اقتدار بسيار بالايي است. اقتدار رياست جمهوري از اقتدار قوهي مقننه، قوهي قضاييه، مجمع تشخيص مصلحت نظام و همهي نظامها و نهادهاي عالي نظام در عمل و اجرا مقدم است. عاليترين مقام اجرايي بعد از رهبري است. متأسفانه بعضيها در بوق و ترانه ميگذارند كه رئيس جمهور كارهاي نيست و تعبيرهايي هم در اين زمينه دارند. در پاسخ بايد بگويم: رئيس جمهور داراي نقش مؤثر و قدرت بسيار بالايي است. سرنوشت و حل مشكلات ملت، اجراي احكام اسلامي و ترويج دين و اخلاق در گرو يك كابينهي كارآمد، مقتدر و توانمند است. در مورد بودجه و مسائل اقتصادي، مجلس شوراي اسلامي، قانون بودجه را تصويب ميكند؛ اما قانون بودجه را دولت پيشنهاد ميدهد. لايحهي بودجه را كارشناسان دولت تنظيم ميكنند. لايحهي بودجه بايد پس از تصويب در هيئت دولت، در مجلس نيز تصويب شود. تخصيص و اجراي بودجه در موعد مقرر نيز از طريق دولت است. گرچه نمايندگان صاحب اختيارند و ميتوانند بعضي از رديفها را دگرگون و كم و زياد كنند؛ اما رويهي عملي بر نظامهاي حقوقي در كشور ما در سطح جهان، به گونهاي است كه درصد بسيار كمي از بودجه در مجلس پس و پيش ميشود و نمايندگان دولت در مجلس نمايندگان حاضر شده و از بودجه دفاع ميكنند. نمونهاش در همين بودجهي سال 84 است كه حقيقتاً سليقهي مجلس هفتم با سليقهي كابينه حداقل در بخش اقتصاد، در سياستها و شيوههاي اقتصادي متفاوت است.
اما مجلس هفتم عملاً در تصويب بودجه و طرح تثبيت قيمتها نهايت همكاري را با دولت داشت و دولت با تكميل هايي توانست سياستهاي خود را پيش ببرد.
پس در مورد بودجه برخلاف اينكه تصويبش به عهدهي مجلس است؛ اما در عمل قدرت آن در دست دولت است. اجازه دهيد من اين تعبير را بكنم كه گر چه مجلس قانونگذار است اما ساز و كار قانونگذاري يا از طريق لايحه است يا طرح، لايحه را دولت ميدهد و طرح را هم نمايندگان مجلس. معمولاً اكثر قريب به اتفاق لوايح دولت در مجلس تصويب ميشود، و اين دولت است كه سازنده و پيشنهاد دهندهي قانون است. معمولاً بر اكثر طرحهاي نمايندگان به دليل وام مالي طبق اصل 75 توسط شوراي محترم نگهبان اشكال قانوني گرفته ميشود؛ زيرا وقتي كه نمايندگان طرح ميدهند بايد رديف مالي اش را هم مشخص كنند و اگر طرحهاي نمايندگان تصويب شود، بايد با لايحه يا روند ديگر سياست دولت اجرا شود.
پس مجلس قانونگذاري هم از لحاظ محتوايي و هم از نظر تصميم سازيها در لوايح دولت صورت ميگيرد، و مجلس قانونگذار در نهايت فقط ساز و كار و طرح و برنامههاي دولت را تصويب ميكند. قوهي قضائيه قوهاي است مستقل، بودجهي قوهي قضائيه نيز بايد از طريق دولت تصويب شود، بودجهي سازمان صدا و سيما، سازمان تبليغات، نهادهاي دولتي و همهي نهادها بايد از طريق دولت باشد. اين در بعد مديريت كلان مالي است. در سطح استانها، استاندار تنها نمايندهي عالي، نظام و قوهي مجريه نيست بلكه نمايندهي همهي نظام است. و استانداريها زير مجموعهي وزارت كشورند و مدير كلها بايد با استاندارها هماهنگي كنند. شخص اول به اصطلاح هر استان، استاندار است.
گر چه امامان جمعه و نمايندگان محترم ولي فقيه در استانها حضور دارند ولي آنان مسئوليت اجرايي ندارند. اينك اشاره بكنم به اصل سوم قانون اساسي تا مشخص بشود كه قوهي مجريه چقدر قدرتمند و با اهميت است. اصل سوم قانون اساسي براي دولت اسلامي و تحقق اهداف اصل دوم شانزده وظيفه را مشخص كرده است كه عبارتند از:
1. ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي بر اساس ايمان و تقوي و مبارزه با كليهي مظاهر فساد و تباهي؛ بند يك اصل سوم. البته منظور از دولت در اينجا حكومت، قوهي مقننه، قضائيه، مجريه و كل نظام است؛ اما عملاً دو وظيفه ايجابي و سلبي در بند يك اصل سوم وجود دارد.
وظيفهي ايجابي، ايجاد فضاي سياسي مساعد براي ترويج دين و اخلاق است كه از طريق وزارت ارشاد، آموزش و پرورش، وزارت آموزش عالي و بقيهي نهادهاي آموزشي و فرهنگي ـ كه تمامي مديران آن اعم از سياسي، اجرايي و طرح و برنامه توسط هيئت دولت مشخص شده و توسط رياست جمهوري اجرا ميشود ـ امكانپذير ميباشد.
هر چند امامان جمعه، سازمان تبليغات و نهادهاي مذهبي حضور دارند ولي اگر سياست دولت متناسب با كار دولت نباشد اين نهادها به تنهايي نميتوانند كاري انجام دهند. بندهاي ديگر از اصل سوم نيز هست كه خيلي سريع بخوانم.@#@
بند دوم از اصل سوم، بالاترين سطح آگاهيهاي عمومي در همهي زمينهها با استفادهي صحيح از مطبوعات، كه زير نظر وزارت ارشاد اسلامي است، نظارت بر مطبوعات و رسانههاي گروهي و رفاهي ديگر، آموزش و پرورش و تربيت بدني رايگان را شامل ميشود.
همچنين بند سوم؛ تا برسيم به بندهاي معروف به سياست خارجي كه طرد كامل آن استعماري كه محور هر گونه استبداد است، را در بر ميگيرد. بند نهم شامل رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امكانات عادلانه براي همه در تمام زمينههاي مادي و معنوي است. براي مبارزه با فقر و تبعيض، بند دوازده ميگويد:
پي ريزي اقتصاد صحيح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامي جهت ايجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محروميت در زمينههاي تغذيه و مسكن و كار و بهداشت و تعميم بيمه به عهدهي دولت است. خب، با توجه به اين شانزده بند روشن ميشود كه قوهي مجريه داراي قدرت بسيار زيادي است. نحوهي سوگند رئيس جمهور بيان گر وظيفهي مهم اوست. وي هنگام سوگند ياد كردن ميگويد:
«من به عنوان رئيس جمهور در پيشگاه قرآن كريم و در برابر ملت ايران و خداوند قادر و متعال سوگند ياد ميكنم كه پاسدار مذهب رسمي و نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي كشور بوده و همهي استعداد و صلاحيت خويش را در راه ايفاي مسئوليتهايي كه بر عهده گرفته ام به كار گيرم و خود را وقف خدمت به مردم، اعتلاي كشور، ترويج دين و اخلاق كنم»؛ يعني ترويج دين و پاسداري از مذهب رسمي جزء سوگند رياست جمهوري است. همچنين پشتيباني از حق و گسترش عدالت، حراست از مرزها، استقلال سياسي و اقتصادي و فرهنگي كشور و اينكه نگرشي امانتي به قدرت داشته باشم و همچون اميني پارسا قدرت را به فرد بعد از خود منتقل كنم؛ نيز جزء سوگند رياست جمهوري است. خب اين وظايف كلان، مهم و آن جايگاه بلند رياست جمهوري به عنوان شخص دوم كشور كه بايد همسو و هم افق با رهبري باشد، به طور يقين چنين رئيس جمهوري داراي ويژگيهايي است. احراز اين ويژگيها به عهدهي شوراي نگهبان گذاشته شده است. شوراي نگهبان به عنوان امين ملت و نظام اسلامي بايد خوب دقت كند، ببيند اين شرايط اصل 115 براي تحقق اين وظايف و اختيارات و اين جايگاه رفيع در ميان كانديداها وجود دارد يا خير؟
بر اساس اصل 115 انتخاب شوندگان بايد داراي ويژگي زير باشند؛ يعني از رجال مذهبي، سياسي، ايراني الاصل، تابعيت ايراني، مدير، مدبر، داراي حسن سابقه، اهل امانت، تقوي، ايمان و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و پاسدار مذهب باشند. شوراي نگهبان چگونه بايد اين ويژگيها را احراز كند.
به دليل حساسيت انتخابات نهم ـ حساسيتهاي خارجي و داخلي و شرايط ويژهي نظام اسلامي و اين كه بعد از 26 سال دولتهاي مختلفي همچون دولت انقلاب، دولت دفاع مقدس، دولت سازندگي و دولت اصلاحات را تجربه كرديم؛ اگر چه در اين 26 سال زير ساختهاي كشور پيشرفت داشته؛ اما دولت آينده بايد دولت كارآمد و همسو با چشم انداز بيست ساله و سياستهاي كلي برنامهي چهارم كه توسط رهبري ابلاغ گرديد، باشد. با توجه به بودجه سال 84 كه سال اول برنامه پنج ساله است رئيس جمهوري بايد انتخاب شود كه اين ويژگيها را داشته باشد تا بتواند بر اساس اصل 115 كشور را به جلو ببرد و مروج دين و اخلاق باشد. در مقدمهي چشم انداز بيست ساله آمده كه بايد ايران توسعه يافته با هويت اسلامي و انقلابي و بر اساس مذهب اهل بيت شكل گيرد.
بدين روي بايد كسي انتخاب شود كه پاسدار ايران اسلامي با هويت اسلامي و انقلابي و مروج دين و اخلاق بوده و مشكلات كشور را حل كند. لذا شوراي نگهبان طي جلسات بسيار متعددي براي بررسي اين كه مدير يعني چه؟ مدبر يعني چه؟ رجال مذهبي يعني چه؟ رجال سياسي يعني چه؟ حسن سابقه چگونه است؟ امانت و تقوي چگونه و در چه حدي بايد باشد، ايمان و اعتقاد به مباني نظام كدام است، پاسداري از مذهب اصلي چگونه بايد باشد؟ كميتههاي كارشناسي تشكيل داده است. خب به لطف الهي و با كار و كارشناسي اين كميتهها ريز ويژگيهاي اصل 115 مشخص شد.
شروع ثبت نام از بيستم ارديبهشت بود، اما از قبل زمزمههايي بود و اسامياي مطرح بودند، در مرحلهي بعد وظيفهي شوراي نگهبان از طريق هيئت مركزي نظارت بر انتخابات شكل گرفت، بلكه قبل از آن از طريق ادارههاي اسناد و مدارك، هيئتهاي نظارتي استانها، هيئتهاي كارشناسي و مراكز خاص، پروندههايي براي تك تك كانديداها حتي كانديداهاي محتمل تشكيل شد و بعد از شكل گيري هيئت مركزي نظارت بر انتخابات، اين جلسات بر ساز و كار نظارت ادامه پيدا كرد.
بعد از شروع ثبت نام ادارهي رايانه و ادارهي اسناد و مدارك تا صبح بيدار و مسئول و مشغول ثبت نام بود، سپس اسامي به شوراي نگهبان ميرفت و در آنجا تفكيك ميشد. و در ادامه سوابق آنان كه آيا قبلاً كانديداي انتخابات ديگر بودند يا نه با استعلام از نهادهاي مختلف و تشكيل يك پروندهي كامپيوتري، كل خصوصيات و مدارك شان ثبت شد كه تا پايان 1014 نفر ثبت نام و از لحاظ سن، جنسيت، تحصيلات، شغل، سوابق اجرائي، سياسي و مديريتي كاملاً تفكيك و بعد از اين كار، كارشناسي اسامي اين افراد به هيئت مركزي نظارت بر انتخابات داده شد. البته ثبت نام با وزارت كشور بود ولي تفكيك بعد از ثبت نام اوليه به عهدهي شوراي نگهبان بود كه اين تفكيك در هيئت مركزي نظارت بر انتخابات صورت گرفت.
به وسيله فرمهايي كه تهيه شده بود، تك تك اسامي افراد خوانده ميشد و كساني كه سوابق اجرايي، سياسي، اجتماعي داشتند، اعم از اينكه فرماندار، استاندار، بخشدار و نمايندهي مجلس بوده، و يك شهرتي داشتند؛ حتي كسي كه در خارج مثلاً آمريكا بوده وكيلش برايش ثبت نام كرده بود اسامي شان تفكيك گرديد. موافق و مخالف نظام بر اساس مشهوريت شفاف شد، و مشهور بودن؛ يعني چند نفر آنها را بشناسد.
سرانجام نام حدود بيست و هفت نفر تفكيك شد. در هيئت مركزي نظارت بر انتخابات ضوابط و ملاكها از قبل پيش بيني شده و هر يك از مدير، مدبر، رجال مذهبي، رجال سياسي و اينكه شخص بايد معتقد به مباني نظام باشد، تعريف شده و پروندهها كامل گرديده و اظهارات نامزدهاي احتمالي نيز در پرونده گنجانده شده بود. سپس اسامي اين بيست و هفت نفر به تفكيك خوانده ميشد، يك نفر هم از كارو كارشناسي كميتهها، يك نفر گزارش پرونده را از هيئت نظارت بر انتخابات در آن جلسه قرائت ميكرد. هيئت مركزي كه متشكل از هفت نفر است به موجب مادهي دو قانون انتخابات رياست جمهوري، شكل گرفته كه رياست آن به عهدهي حضرت آيت الله جنتي است.
اعضاي ديگر اين هيئت آقاي دكتر الهام سخنگوي شوراي نگهبان، آقاي دكتر كدخدايي قائم مقام، آقاي عليزاده حقوقدان، بنده به عنوان عضو، آقاي جهرمي به عنوان اجراي بر انتخابات و آقاي علوي مدير كل اسناد و مدارك شهوراي نگهبان هستند. پروندهها تقسيم شد، و در زمان طولاني تك تك موارد بحث و مخالف و موافق بررسي شد. در مواردي كه شك و شبهه ميشد، دوباره به پرونده ارجاع و از كارشناسان سؤال ميشد. از مراجع چهارگانه، از نهادهاي امنيتي، از قوهي قضائيه و از جاهاي ديگر پروندههاي گوناگون تشكيل ميشد و همهي اين اسناد و مدارك آنجا بحث ميشد.
دربارهي افرادي از اين بيست و هفت نفر بحث شد، برخي از اينها پرونده قضايي داشتند، و از طريق سازمان بازرسي كل كشور نهادهاي امنيتي گزارشات مستند وجود داشت كه در مورد آنها بحثهايي بود. دربارهي وضعيت بعضيها سابقه و عملكرد آنها در حوادث گوناگون روشنگر بود و نهادهاي انقلاب اسلامي نيز گزارشهايي داده بودند. نقش مثبت و منفي اينان بحث شد. جمعبنديهاي آن موقع هم بعد از بحث و كار و كارشناسي هيئت مركزي نظارت بر انتخابات بعد از تصميم گيري به جلسهي دوازده نفرهي شوراي نگهبان ارجاع گرديد، شش نفر حقوقدان و شش نفر فقيه در مورد تك تك اين گزينهها بحثهاي مستوفي كردند. براي تصميم گيري نهايي مثلاً آقاي الف داراي شرايط اصل 115 هست يا نه، فرمهايي بين دوازده نفر توزيع شد و همهي كارشناسان حاضر بوده و بررسي و بحث ميكردند. بعد اين فرمها در جدولهايي نام و نام خانوادگي، نامزد رسمي، شمارهي شناسنامه، نام پدر، محل صدور و تاريخ تولد، محل تولد، مشخصات ابتدايياش، بالاي برگ و شرايط مندرج در اصل 115 قانون اسلامي هم در جدولهايي مشخص شده بود؛ مثلاً براي رجل سياسي يك جدول، رجل مذهبي يك جدول، مدير يك جدول، مدبر يك جدول، حسن سابقه يك جدول، امين يك جدول، متقي يك جدول، مؤمن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي كه طبعاً ميزان هر فعلي از اشخاص بود و هست، يك جدول مؤمن و معتقد به مذهب رسمي كشور يك جدول. سپس برگههايي بين اعضاي محترم شوراي نگهبان دوازده نفره توزيع شد و جلسهي كاملاً محرمانه و سرّي، تشكيل گرديد.
در اين جلسات متعدد از قبل ويژگيهايي را معدلبندي كردند و بعضيها به شكل معدل ميگفتند به نظر ما مثلاً آقاي الف با توجه به اين پروندهي قضايي يا امنيتي يا اجرائي اش حسن سابقه دارد يا ندارد؛ امين بيت المال هست يا نيست. بر اساس عدالت، سابقهي اجرا بلكه تمام مواضعاش را بررسي نموده، اگر موافق بودند مثبت، اگر مخالف بودند منفي علامت گذاري و سپس طي يك فرايند طولاني هر كس از دوازده رأي مخفي، هفت رأي ميآورد، يعني داراي همهي ويژگيهاست و اين به عنوان احراز صلاحيت شناخته ميشد.@#@ بعضي دوازده رأي برخي يازده رأي، بعضي ده رأي، بعضي نه رأي، برخيها هشت رأي و حداقل هفت رأي از ميان اين شش نفر اوليه كه تأييد شده بودند داشتيم. طبعاً كساني هم داراي شش رأي، پنج رأي، چهار رأي، سه رأي، دو رأي بودند. يا اصلاً رأي نداشتند؛ يعني صلاحيت آنها احراز نشد چرا كه ويژگيهاي مندرج در اصل 115 دربارهي اينها شناخته نشد. با كمال امانت و دقت بدون ملاحظه مسائل جناحي، باندي با امانت تمام بر اساس وظيفهي قانوني و شرعي با دو هزار و پانصد نفر كه شوراي محترم نگهبان و هيئت مركزي نظارت و كارشناسان شوراي نگهبان در مورد پروندهها گذاشته بودند، رأي نهايي اعلام و صورت جلسه شد كه ظهر يكشنبه به امضاي اعضاي محترم شوراي نگهبان رسيد و طبق قانون، آن صورت جلسه به اطلاع وزارت كشور رسيد. طبق قانون حداكثر چهل و هشت ساعت بعد از اعلام نظر رسمي وزارت كشور تبليغات رسمي شروع ميشود كه آن بر عهدهي وزارت كشور است؛ اما قانون، شوراي نگهبان را منع نكرده است كه گزارش كار خود را به اطلاع رسانههاي دسته جمعي برساند. روابط عمومي شوراي نگهبان طي يك اطلاعيهاي روند كار را به اطلاع امت شهيد پرور ايران از طريق صدا و سيما رساند كه آن مانع انجام وظيفهي وزارت كشور نبود. بدين روي فرايند كار شوراي نگهبان كاملاً قانوني، دقيق و حساب شده بود. خب اسامي شش نفر اعلام شد و در مورد آنها بحثهايي هم بود.
لذا يكي از اين بحثها كه خيلي در موردش بحث كردند اين بود كه بعضي از اين شش نفر ممكن است سابقهي نظامي داشته باشند و با توجه به سابقهي نظامي آيا اين شخص رجل سياسي هست يا نيست و آيا نظاميان قبل از استعفا ميتوانند كانديدا شوند يا نميتوانند. اين بحثها هم در هيئت مركزي نظارت بر انتخابات، هم در جلسات دوازده نفرهي شوراي نگهبان، هم قبل از رسيدگي به شرايط، هم بعد از رسيدگي به شرايط و هم هنگام رسيدگي به شرايط مطرح شده. ديدگاه اكثريت اعضاي شوراي نگهبان اين بود كه طبق قانون اساسي و قانون انتخابات رياست جمهوري منعي نيست كه افرادي كه عضو نيروهاي مسلح باشند، كانديداي رياست جمهوري شوند هيچ مادهاي وجود ندارد كه آنها را منع كند لكن طبق مادهي چهل نيروي مسلح حق ندارند به نفع يا به ضرر كانديداها موضع بگيرند و فعاليت انتخاباتي بكنند.
البته مادهي چهل هم به بحث گذاشته شد، در نهايت تصميم گيري اين بود كه مادهي چهل در حوزه تدبير فرماندهي كل قواست و افراد نظامي كه كانديدا بودند قبل از كانديداتوري به غايت احتياط استعفا داده بودند و نظر كساني كه در اين زمينه بحث داشتند تأمين شد. دربارهي پاسداران كه طبق اصل 150 قانون اساسي كه سپاه، پاسداري از انقلاب اسلامي را به عهده دارد؛ مورد بررسي قرار گرفت و روشن شد كه اصلاً منافات ندارد شخص فرمانده سپاه و در عين حال رجل سياسي باشد. چون حيث و رسالت اصلي سپاه پاسداري از انقلاب اسلامي در يك معاونتي به نام معاونت سياسي است. گر چه نيروهاي مسلح نبايد به نفع يا به ضرر كانديداها موضع بگيرند.
به هر روي تصميمگيري نهايي اين بوده كه مانعة الجمع نيست؛ يعني ميتواند يك شخص فرمانده بوده و علاوه بر فرماندهي داراي ويژگيهاي ديگر باشد كه رجل سياسي بر آن اطلاق ميشود. در مورد بعضيها كه سابقهي اجرايي داشتند، يعني استاندار، وزير يا نماينده مجلس بودهاند بحث مديريت و مدبريت مطرح شد يا مثلاً سابقهي در سطح خيلي بالاي ملي داشتند بحث مديريت و مدبريت مطرح بود كه آيا اگر كسي بر فرض وزير يا استاندار بوده اين نشانهي خوبي براي مدير و مدبر بودن است يا بايد عملكردش را هم ملاحظه كرد.
بايد در سطح ملي مديريت كرده باشد و آن سطح ملي هم مديريتش بر اساس گزارشهاي مستند و مستدل سوء مديريت نداشته و ميتواند مديريت بحران، مديريت اقتصادي، مديريت ستادي به دوش كشيده و كشور را جلو برده و انسجام و هماهنگي در درون كابينه ايجاد كند و برنامه ريزي در سطح دولت را انجام بدهد، اينجا هم بحث شد. شوراي نگهبان به اين تصميم رسيد كه مديريت و مدبريت داراي سطوح مختلفي است. يك كسي ممكن است سطح سه يا سطح چهار مديريت را داشته باشد، در نهايت ميتواند وزير يا استاندار باشد يا مثلاً يك كار بخشي را انجام دهد. مديريت بخشي؛ مثلاً مديريت صنايع يا مديريت فرهنگ يا مديريت رسانهاي، مديريت امنيتي و امثال اينها. اما مديريت كلان در حد دستگاههاي گوناگون كشور را نميتواند يا حداقل شوراي نگهبان احراز صلاحيت نكند و اينها ممكن است لياقت داشته باشند در سطوح ديگر و در پستهاي نظام جمهوري اسلامي خدمت كنند، و عدم احراز صلاحيت آنها به معناي بيلياقتي يا بي كفايتي آنها ـ العياذ بالله ـ در مقامات پيشنهادي ديگر كشوري نيست. و بر معناي جعل آنها هم نيست بلكه شوراي نگهبان به عنوان شخص دوم كشور ميخواهد ويژگيهاي اصل 115 قانون اساسي را احراز بكند. لذا با توجه به آن ساعتها و شبها و دقتهايي كه شوراي نگهبان در نهمين دورهي انتخابات رياست جمهوري داشت من به عنوان يك عضو كوچك از شوراي نگهبان شهادت ميدهم كه كارهاي شوراي نگهبان نظاممند، حساب شده، دقيق و كارشناسانه، مديرانه و بدون حبّ و بغض بود و ما همهي اسناد و مدارك كارمان را به شكل مستند و مستدل داريم و اگر محدوديتهاي انتخاباتي نبود در مورد تك تك پروندهها گزارش ميداديم.
متأسفانه قانون انتخابات اجازه نميدهد كه در مورد ويژگيهاي نامزدها، كساني كه صلاحيت آنها احراز شده يا ديگران صحبت كنيم؛ اما اگر بعضيها خيلي حساس شوند و خودشان مطالبه كنند، ممكن است شوراي نگهبان براي روشن گري مسائلي را بگويد و ما از كارمان دفاع ميكنيم.
اما تدبير مقام معظم رهبري بر اساس ولايت مطلقهي فقيه هميشه براي نظام مقدس راهگشاست.
رهبري از موضع مصالح نظام، كشور، انقلاب و مصالح امت اسلامي تصميم ميگيرد و كشور را به جلو ميبرد. اين جزء وظايف رهبري است كه اين وظيفه را رهبري هم در مورد قوهي مقننه، با صدور احكام حكومتي، هم در مورد قوهي مجريه و دفاع از آن و هم در مورد قوهي قضائيه و هم در مورد مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد شوراي نگهبان انجام داده و اين تدبير رهبري براي دفاع از حقوق اساسي ملت و از قانون اساسي يك تدبير كاملاً قانوني است. چرا كه رهبري در موضعي است كه ميتواند يك تصميمي بگيرد؛ اما در يك جاي ديگر شوراي نگهبان در موضع خود نميتواند آن را تصميم را بگيرد. لذا به نظرمان ميآيد كه كارمان دقيق، كارشناسي شده و حساب شده است. ما وظيفه نداشتيم مصلحت سنجي كنيم، وظيفهي ما طبق قانون اساسي احراز شرايط مقرر در اصل 115 است.
تشخيص مصالح و اينكه مطلوب است كه از سلايق گوناگون سياسي به عنوان نامزد انتخاباتي شركت كنند بر عهدهي مقام عظماي ولايت است. در جلسهي شوراي نگهبان نامهي مقام معظم رهبري قرائت شد و به اتفاق آراء نامهاي به امضاي حضرت آيت الله جنتي (دامت بركاته) خطاب به مقام معظم رهبري تنظيم شد و آنجا بر اساس امتثال امر ولايي مقام معظم رهبري دو نفر از نامزدها تأييد صلاحيت شدند. اين تصميم شوراي نگهبان نيز قانوني است و نقض كنندهي تصميم قبل نيست. چون اين تصميم جديد بر اساس اختيارات ولايت مطلقهي فقيه است و جاي مباحات و خوشبختي و شكرانهي الهي است كه مقام معظم رهبري مقتدرانه از مردم سالاري در نظام اسلامي دفاع ميكند؛ يعني در واقع اقتدار نظام را در خدمت مردم سالاري قرار ميدهد. معمولاً در جهان، دولتمردان و حاكمان در مقابل اين وضعيت هستند؛ اما رهبري در اينجا به مردم سالاري تجسّد بخشيده و قانون اساسي را تحكيم كرد و براي دفاع از سلايق متنوع سياسي ظرفيت نظام اسلامي را براي پيشبرد مردم سالاري ديني نشان داده و همان كساني كه عليه حكم حكومتي اعتراض داشتند و حكم حكومتي را در مقابل حقوق اساسي ملت و در مقابل قانون اساسي ميدانستند و ميگفتند، ما تمكين و اجرا نميكنيم، ملاحظه كرديد كه حكم حكومتي رهبري به دادشان رسيد و بر اساس قانون اساسي، زمينه و فرصت به اينها داده شد كه ملت دربارهي آنها قضاوت كند، ما از اين جهت بسيار خوشحاليم.
البته شوراي نگهبان و رهبري در دو جايگاه هستند و لذا در دو جايگاه تصميم گرفتند و اين دو جايگاه و دو تا تصميم كاملاً قانوني است، لذا مقام معظم رهبري (حفظه الله) در نامهشان خطاب به آيت الله جنتي از شوراي نگهبان و عملكرد آن در احراز صلاحيت ها نظر كردند و فرمودند كه عملكرد شوراي نگهبان طبق روند قانوني بوده و خود حضرت ايشان از موضع اختيارات ولايت مطلقهي فقيه چنين تصميمي اتخاذ كردند كه ما اطاعت كرده و ميكنيم. و اين تصميم را براي تضمين عيني مردم سالاري كاملاً راهگشا ميدانيم.