دستهبندی مقالات
جدیدترین مقالات
مقالات تصادفی
مقالات پربازدید
جدیدترین مقالات
- سخنرانی » گفتوگو با آیتالله عباس کعبی درباره مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی نابغه فقاهت
- سخنرانی » آیت الله کعبی: مبارزات امام راحل در دوران جمهوری اسلامی برای تدوین قانون اساسی بر مبنای فقه الگوی برخورد با مشکلات داخلی امروز
- سخنرانی » سخنرانی آیت الله کعبی در جمع اساتید سطوح عالی و اساتید بسیجی حوزه علمیه اصفهان: نقش روحانیت، قبل و بعد انقلاب اسلامی/ نقاط قوت و نقاط ضعف
- سخنرانی » متن کامل سخنرانی آیت الله کعبی در آذر ماه ۱۳۸۸ در یادواره میرزا کوچک خان در گیلان
- مقاله » (ناقص - نورمگز) حقوق مثبت و حقوق منفی/گفت و گو
- مقاله » (ناقص - نورمگز) مردم سالاری دینی؛ جمهوریت و اسلامیت
- مقاله » (ناقص - نور مگز) میزگرد اجرای علنی حدود و پیامدهای آن
- مقاله » (ناقص - نور مگز) نظری به اندیشه های متعالی امام خمینی رحمة الله علیه در تبیین ولایت فقیه
- مقاله » (ناقص - نورمگز) ماهیت قانون اساسی از دیدگاه امام خمینی رحمةالله علیه
- مقاله » انتخابات رياست جمهوري
- سخنرانی » دومین نطق پیش از دستور جلسه صبح روز اول اجلاس هفدهم
- سخنرانی » نطق پیش از دستور حجت الاسلام والمسلمین عباس کعبی
- درس خارج » 6- ادله وجوب حفظ نظام اسلامی
- درس خارج » 5- وجوب حفظ نظام
- درس خارج » 4- وجوب السعی لتشکیل الدولة الاسلامیة
مقالات تصادفی
- مقاله » (ناقص - نور مگز) میزگرد اجرای علنی حدود و پیامدهای آن
- سخنرانی » بیم ها و امیدها؛ یادداشت شفاهی آیة الله شیخ عباس کعبی درباره درسهای قیام امام حسین علیه السلام
- سخنرانی » خودم را فرزند عشایر می دانم.
- سخنرانی » فقه اسلامی فقه زنده، متحرک و جریان ساز است
- بیانیه » پیام تبریک و تسلیت آیت الله کعبی در پی شهادت مدافع دلیر اسلام محمد ظهیری
- سخنرانی » ﺍﺟﺘﻬﺎﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ
- سخنرانی » آیت الله کعبی: مبارزات امام راحل در دوران جمهوری اسلامی برای تدوین قانون اساسی بر مبنای فقه الگوی برخورد با مشکلات داخلی امروز
- درس خارج » 6- ادله وجوب حفظ نظام اسلامی
- سخنرانی » تبیین نظریه اندیشه حکومت دینی و پاسخ به چند شبهه
- سخنرانی » سخنرانی در جمع پر شور طلاب مدرسه علمیه معصومیه قم
- سخنرانی » تبعات حاکمیت استکبار از نگاه قرآن کریم
- بیانیه » ضمن قدر دانی از اصلاح میان برنامه اعلام میداریم دقت هرچه بیشتر در خصوص مسائل حساسیت زا و تفرقه آمیز مطلوب است.
- سخنرانی » بیداری اسلامی آمریکا و صهیونیستها را گیج و سردرگم کرده است.
- درس خارج » دلالت باب سبق و رمایه بر لزوم ایجاد اقتدار
- سخنرانی » حال و آینده انقلاب بهعهده مجلس خبرگان است/ رهبری از اعضا خواسته مطالبهگر باشند/ هیأت اندیشهورزی دیدهبانی انقلاب را به عهده میگیرد
مقالات پربازدید
- سخنرانی » سازش و برادری پایان نزاع پنج ساله با میانجگیری آیت الله کعبی
- بیانیه » بیانیه کوبنده آیت الله کعبی در واکنش به پخش ترانه نژاد پرستانه عربکش در فضای مجازی
- سخنرانی » ﺳﺎﺧﺖ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺎﺯﻧﺪﮔﺎﻥ
- بیانیه » آیت الله کعبی، نماینده مردم شریف استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری، ارتحال سید وجیه، سید نور هاشمی را تسلیت گفت؛
- بیانیه » پیام تسلیت آیت الله کعبی در پی درگذشت علامه شیخ طعمه سعد
- مقاله » (ناقص - نورمگز) حقوق مثبت و حقوق منفی/گفت و گو
- بیانیه » پیام تبریک و تسلیت شهادت مدافع دلیر اسلام امیر علی هیودی
- بیانیه » پیام حضرت آیت الله کعبی در پی شهادت مجاهد دلیر اسلام سید جاسم نوری
- سخنرانی » اعلامیه حقوق بشر علیه بشریت است
- سخنرانی » راههای شناخت وظیفه
- سخنرانی » سفر آیت الله کعبی به دزفول و شوش
- بیانیه » پیام تبریک و تسلیت آیت الله کعبی در پی شهادت مجاهدان و مدافعان دلیر اسلام حاج حمید مختاربند و فرشاد حسونی زاده
- مقاله » تحلیل مبانی اصل سیزدهم قانون اساسی توسط آیتالله کعبی؛
- سخنرانی » سخراني آيت الله كعبي در جمع تعدادي از فعالان فرهنگي و سياسي مصري در جامعه مدرسين حوزه علميه قم
- سخنرانی » ما اگر به شکل اعتکاف بپردازیم اما بعد از سه روز اگر دست خالی برگردیم این خسارت است
گزیده تقریر درس خارج فقه جهاد آیة الله كعبی تاریخ چهارشنبه 1395/8/12
ادامه بحث هجرت
حدیث اخلاقی
از مجموعه آیات و روایات خیلی زیادی استفاده می شود که تقوا یعنی عمل به واجبات و ترک محرمات (لا یفقدک الله حیث امرک) اگر جایی تکلیفی هست نباید جایت خالی باشد (و لا یجدک حیث نهاک) و در جاهایی که خدا نهی کرده است نباید باشید. بی تقوایی کارهای خوب را خراب می کند. تقوا دستور شرع و فرمان خدا است به نحو وجوب و نمی توانیم بگوییم خدای نکرده امری تشریفاتی و صرفا موعظه ای اخلاقی است همانطور که بعضی فکر می کنند.
درس
خلاصه بحث قبل
گفتیم مما یحصل به التمکین بمعنی الاقتدار هجرت است و هجرت هم از لحاظ احکام بر سه قسم است: هجرت واجب، هجرت مستحب و هجرت مباح آن طور که منتهی علامه حلی فرض کرده است. البته ما می توانیم هجرت چهارمی را فرض کنیم و آن هجرت حرام است یعنی از بلاد اسلام برود به بلاد شرک و جایی که نتواند دینش را حفظ کند این حرام است و ادله اش واضح است چون حفظ دین واجب است. یا اینکه جایی هجرت کند و جواز سکونت به او بدهند به شرط دست برداشتن از لوازم دینش این هجرت حرام است. امروزه اروپایی ها دنبال ترویج اسلام اروپایی هستند و از لحاظهای مختلفی حق اعتراض را در آموزشها از خانواده های مسلمان می گیرند. اگر چنین وضعیتی باشد معلوم است که اشکال دارد.
اما هجرت مکروه را هم می توان تصور کرد؛ مثلا کسی با مهاجرت به بلاد کفر دینش را می تواند حفظ کند اما به سختی خیلی زیاد و خوف هم هست که دینش را از دست بدهد.
الهم الا ان یقال اصل در هجرت به بلاد کفر حرمت است الا ما خرج بالدلیل.
کیف کان از مرحوم صاحب جواهر خواندیم علی کل حال -الهجرة باقية ما دام الكفر باقي- و بعد رسیدیم به نبوی لا هجرة بعد الفتح.
و جمع کردیم بین این حدیث با حدیث لا تنقطع الهجرة حتی تنقطع التوبة.
هجرت قبل از فتح ارزش بیشتری دارد اما هجرت قبل از فتح هنری نیست و هجرت کاملی نیست.
این تمام کلام در هجرت از بلاد کفر و بلاد شرک است پس هجرت استمرار دارد.
هجرت از بلاد خلاف
هجرت از بلاد خلاف به سمت بلاد ایمان؛ کسی در سرزمینی زندگی می کند که اکثریت آن اهل سنتند، آیا باید هجرت کند به سرزمینی که اکثریت آن شیعه هستند؟
شهید می گوید هجرت از کشور یا منطقه ای که نمی تواند شعائر ایمان را اجرا کند شهید می فرماید واجب است. در شرح لمعه هم این مطلب آمده است مرحوم کرکی هم تایید کرده است و استحسنه الکرکي
ظاهرا این مطلب در هنگام حضور امام و از بین رفتن تقیه است اما در صورت غیبت امام و بقاء تقیه این حکم ظاهر نیست. عصر ما عصر اضطرار و عصر غیبت امام زمان و عصر تقیه است. آیا در چنین عصری حکم مهاجرت از بلاد خلاف چگونه است؟ گفته می شود که به خاطر تقیه و احکام تقیه و ائمه هم از لحاظ سیره شان تفکیک نکرده اند بین بلاد شیعه و خلاف و امر هست که در مساجدشان حاضر شوید و پشت سرشان نماز بخوانید و...و النصوص الواردةبالامر بحسن المعاشرة...
از همه اینها استفاده می شود که هجرت در عصر غیبت واجب نیست. حتی اگر بتواند برود در کشوری که شعائر مذهبی شیعی را بتواند اجرا کند. چون زمان، عصر تقیه است بلکه این مسئله معلوم است در مذهب امامیة و فعلا بعد مزحوم صاحب جواهر می فرماید که جمله شهید که فرمود هجرت واجب است عجیب است و غیر ایشان کسی نفرموده است و در هیچ کدام از کتابهای معروف شهید این مطلب ذکر نشده.
به نظر می آید منظور شهید آنجایی باشد که شیعیان به خاطر شیعه بودن کشته می شوند و تحقیر می شوند و فقط بحث اظهار تمکن از احکام اسلام نیست. همانطور که در لبنان در زمان دولت عثمانی رخ داد و خیلی از شیعیان برای نجات یافتن مذهب و دینشان را عوض می کردند. طبعا اگر اینگونه باشد به خاطر اضطهاد و فشار می شود هجرت کرد و اصلا آیات هجرت برای حفظ جان و آبرو و قوت اسلامی بوده است. منطقه صد در صد شیعی مثل جزین در آن زمان شد مسیحی. بلکه بسیاری از سادات بزرگ شدند مسیحی. یا شرایط فعلی مثل کفریا و فوعا و محاصره شیعیان و تکفیری ها می گویند کشتار می کنیم اگر بتوانند هجرت کنند هجرت واجب است. شاید منظور این باشد.
و اگر نه کسی ادعا ندارد که هجرت از بلادشان واجب است بلکه هجرت از آن بلاد مطلوب نیست و اصل این است که این مخالطت باشد و شیعه به عنوان جرء لا یتجزء از امت اسلامی حساب می شوند.
به نظر بنده هجرت از سرزمین ظلم و جنایت انسان در جایی هست که مثلا مسلمانی می تواند نمازش را بخواند حج هم برود اما تحقیر می شود و حقوی انسانیش را از بین برده اند مثل عراق در دوران صدام آن موقع هجرت واجب است. مگر کسانی که ماندنشان در بلاد ظلم باعث براندازی ظلم شود. البته هجرت می تواند وسیله مبارزه باشد. مرحوم علامه طباطبایی در المیزان هجرت را اینگونه تعریف می کند (نقل به مضمون توسط مقرر) : هدف از هجرت رفع موانع است لارقام المانع او اسخاط المانع او منازعة المانع. پس ملاک "مراغمة" و مبارزه وجود دارد و هر جایی که ظلم باشد و انسان بتواند با مهاجرت مبارزه کند با ظلم، هجرت را انتخاب می کند. پس هجرت فقط برای حفظ دین نیست برای ایجاد کردن اقتدار برای دین است.
هجرت برای رفع مانع است و ایجاد میدان جدیدی برای مبارزه.
خوب، حالا اینکه در ابتدای بحث هجرت گفتیم - مع المکنة تجب المهاجرة- منظور از این تمکن چیست؟
هجرت برای توانمندی بر اقامه دین و شعائر مسلمین و شعائر مذهبی و دینی جائز و واجب است. اگر در جایی بتواند بعضی از واجبات را انجام دهد بعض دیگر را نتواند انجام دهد واجب می شود هجرت مخصوصا اگر متروک از شعائر عظیم باشد. اسلام می خواهد نوعی از توانمندی ایجاد شود که مسلمان اظهار کند شعائر دینی را و کسی هم با او معارضه نکند. باید تجاهر کرد بما یقتضیه الاسلام. اینکه کسی بتواند مخفیانه روزه بگیرد و نماز بخواند کافی نیست.
ما تقیه مذهبی داریم اما تقیه دینی که در مقابل مشرکین و اهل کتاب عقیده دینی مان را مخفی کنیم این تقیه وجود ندارد مگر اینکه امر متوقف شود بر حفظ نفس و اگر حتی این تقیه باعث امحاء نام اسلام شود باز هم جائز نیست. اظهار شعائر اسلام و تجاهر به اسلام نزد شارع مقدس مطلوبیت دارد.
حالا اگر هجرت برای حفظ دین خصوصی نباشد بلکه عموم دین بعید نیست اینجا هم احکام هجرت بار شود.
و مما یحصل به التمکین السعی لاقامة حكم الله و تاسیس الدولة الاسلامية.
از جمله چیزهایی که باعث کسب قدرت می شود تلاش و مبارزه برای تشکیل دولت اسلامی است. تشکیل دولت اسلامی متوقف بر چند مسئله است:
مسئله اول این است که حکومت جزء احکام اسلام است. حکمی اسلامی داریم به نام - وجوب اقامة حكم الله.- با همه لوازمش و از جمله لوازم تشکیل دولت این است که در راس این دولت در عصر غیبت نائب عام امام زمان بشود رییس دولت
اما این تمام کار نیست ممکن است قائل شویم به اینکه در اسلام حکومت هست اما آیا مبارزه و اقدام برای تشکیل دولت که در راسش ولی فقیه باشد، این هم واجب دیگری است یا نه؟ ممکن است کسی بگوید دولت در اسلام هست و ولایت فقیه هم هست، اما ما که فعلا نمی توانیم و مبارزه متوقف بر قدرت است و قدرت یکی از شرایط تکلیف است و تحصیل این شرط واجب نیست مثل تحصیل استطاعت برای حج که واجب نیست. لقائل ان یقول، که پس به دست آوردن قدرت برای تشکیل دولت واجب نیست. اینکه خودمان مبارزه کنیم تلاش و سعی کنیم و جانها و مالها و اعراض را برای تشکیل دولت در خطر قرار دهیم دلیل جدایی می خواهد.
پس در سه مقام بحث داریم؛
دولت در اسلام وجود دارد.
در راس دولت، ولی فقیه است.
مبارزه برای تشکیل دولت واجب است.
این بحثهایی خیلی مفصل می طلبد و ما بعضی از بحث ها را ممکن است به خاطر اصل موضوعی از آن رد شویم و فقه مبارزه و انقلاب کردن را بررسی کنیم که ادله فقهی انقلاب اسلامی چه بود. چون انقلاب اسلامی هم بر این پایه شکل گرفت. این می شود جهاد مبارزه برای اقامه دولت.
و مورد دیگر
یحصل التمکین بقبول الولایة او طلب الولایة. آیا واجب است بگوییم ما را نصب کنید جایی که تمکین حاصل می شود؟ که ان شاء الله در ادامه بحث وارد اینگونه بحث ها می شویم که از مقدمات تحصیل تمکین و اقتدار برای جهاد هستند.